تعداد صفحات:54
نوع فایل: word
عنوان:
جاهلیـت در ادیان
فهرست مطالب
مقدمه.............................................................................................................. 1
معنای لغوی و اصطلاحی جهل............................................................................. 5
فصل اول.......................................................................................................... 9
واژهی جاهلیت درقرآن و روایات اسلامی................................................................... 9
کاربرد کلمه جاهلیت در قرآن............................................................................. 10
کاربرد واژه جاهلیت در روایات اسلامی................................................................. 12
فصل دوم........................................................................................................ 17
جاهلیت در یونان باستان و عربستان قبل از اسلام..................................................... 17
جاهلیت در یونان باستان.................................................................................. 18
جاهلیت در عربستان قبل از اسلام..................................................................... 22
معتقدات مذهبی اعراب قبل از اسلام :.............................................................. 22
فصل سوم....................................................................................................... 27
جاهلیت در ادیان ایران باستان............................................................................. 27
جاهلیت در کیش زروانی.................................................................................. 28
آیین مهر( میترائیسم).................................................................................... 30
جاهلیت در دین زردشت.................................................................................. 32
نقاط ضعف دین زردشت................................................................................ 34
جاهلیت در دین بودا...................................................................................... 35
فصل چهارم.................................................................................................... 38
خصوصیات مشترک تمام جاهلیتها و جاهلیت قرن بیستم......................................... 38
بررسی خصوصیت های مشترک تمام جاهلیت ها................................................... 39
خصوصیات مشترک همه جاهلیت ها عبارتند از.................................................. 39
خصوصیات جاهلیت نوین.............................................................................. 40
منابع و مآخذ................................................................................................. 50
مقدمه
انسان در این روزگار به قلهای از عظمت رسیده که در هیچ یک از ادوارتاریخ زندگی خود به چنین ستیغ بزرگی گام ننهاده وچنین قدرت و صولت وشکوه و جبروتی به دست آورده که دست یافتن به آن حتی در سال اخیر به خاطرش خطور نمیکرده است چطور میتوان مفاهیم و موازین آزادی و براری و برادری ودموکراسی وعدالت اجتماعی را که بر بشریت عصر حاضر سایه گسترده موازین ومفاهیم جاهلی نامید؟
بسیاری از مردم چنین میپندارند که جاهلیت برههای از زمان بوده که به روزگار قبل از اسلام بر سرزمین جزیره العرب گذشته است. این تصور ناشی از فکر وعقیده مردم پاکدل سادهای است که توصیف قرآن را دربارهی زندگانی عرب قبل از اسلام باور میدارند و از سر صدق معتقدند که زندگانی مردم در آن روزگار در مقام قیاس با اسلام زندگی جاهلی بوده است. این طبقه از مردم این حقیقت را باور نمیدارند و با شدت و حرارت از جاهلیت عربی دفاع میکنند و معتقدند که زندگی عرب قبل از اسلام آنگونه که قرآن توصیف کرده جریان نداشته و عصر ایشان عصر جاهلیت نبوده !زیرا مردم آن روزگار و سکنه آن سرزمین از یکسو سهمیسرشار از فضایل ومزایای محلی داشتهاند و از سوی دیگر در اثر اتصال و ارتباط با امپراطوری روم و شاهنشاهی ایران از فرهنگ وتمدن آن دو کشور برخوردار بودهاند ولی حقیقت امر این است کهاینان جاهلیت را نمیفهمند و حقیقت جاهلیت را چنانکه منظور قرآن بوده است درک نمیکنند.
پاک دلان ساده مظاهر جاهلیت را منحصر در شرک وبت پرستی ساده و خونخواهی وانتقام جویی مفاسد اخلاقی که در محیط عربستان شایع بوده است میدانند و این گروه مظاهر جاهلیت عربی را به جای خود جاهلیت گرفتهاند. و براساس همین تصور خطا جاهلیت را در همین صورت مشخص و در همین سرزمین جزیره العرب محدود ساختهاند و معتقد شدهاند که چنین شرایط و اوضاعی برای همیشه سپری شده است و هیچگاه تجدید و تمدید نخواهد شد.
و اما تیره درونان و ناپاکان چنین پنداشتهاند که جاهلیت نقطه مقابل علم یا تمدن یا تقدم مادی یا موازین و مزایای فکری یا اجتماعی یا سیاسی یا انسانیت است وبه همین جهت تحت تاثیر عصبیت که پیامبر آن را مذموم شمرده، کوششی فرواوان به کار میبرند تا ثابت کنند قوم عرب جاهل نبوده زیرا بهرهای از علم و معرفت داشتهاند و همچنین مردمیعقب مانده نبودهاند، زیرا از تمدن و فرهنگ زمان خود نصیبی داشتهاند و از موازین و مزایای اخلاقی بیگانه نبودهاند زیرا فضایلی مانند کرم وشجاعت و فریادرسی ستمزدگان و فداکاری در راه شرف و امثال آن سهمیداشتهاند بنابراین توصیف آن مردم به صفت جاهلیت _چنان که قرآن فرموده حقیقتی تاریخی نیست. اینان باید بدانند که جاهلیت و معنی موضوعی مقابل علم و معرفت وتمدن و تفوق مادی و موازین اجتماعی و سیاسی و انسانی در عرف واصطلاح امروز نیست بلکه جاهلیت چنانکه در قرآن و تفسیر تحدید شدهیک نوع حالت وکیفیت روحی است که پیروی ازهدایت الهی را نمیپذیرد و به حکومت خدا درمسایل زندگی تسلیم نمیشود، چنانکه قرآن کریم میفرماید:(افحکم الجاهلیة یبغونَ؟ومَن احسن مِن الله حتماً لقومٍ یوقنون؟!)
"پس آیا این گروه حکومت جاهلیت را میطلبند ؟و برای مردمیکه اهل ایمان و یقین باشند کدامین کس از نظر حکومت بهتر و شایسته تر از خداست؟
با توجه به مضمون این آیه معلوم میشود که جاهلیت مفهومیمقابل خدا و پیروی از سنن و هدایت و پذیرش حکومت خداست.
قرآن هیچگاه قوم عرب را از آن جهت اهل جاهلیت نخوانده است که آن قوم علوم اختر شناسی و طبیعی و شیمیو پزشکی را نمیشناختهیا با نظامات سیاسی آشنایی نداشتهاند یا در زمینهی تولید و انتاج کالاهای مادی ناتوان بودهیا از پارهای از فضایل بهرهای نگرفتهاند، یا به طور کلی از موازین و مفاهیم اخلاقی و انسانی بی نصیب بودهاند زیرا اگر قرآن آن قوم را از این جهات اهل جاهلیت میخواند بی گمان به جبران همین جهات از نقص و ضعف ایشان قیام و اقدام میکرد، اما قرآن قوم عرب را بهاین مناسبات اهل جاهلیت نخوانده و عطایا و مواهبی که در عوض فرو نهادن سنن و عقاید جاهلیت بهایشان بخشیده از این سنخ و از این مقوله نبوده است.
قرآن از آن جهت قوم عرب را اهل جاهلیت خوانده که آن قوم حکومت را به هوای نفسانی و تمایلات خود تفویض میکردند و حکومت خدا را نمیپذیرفتهاند و به همین جهت قرآن اسلام را به جای جاهلیت به آن قوم بخشیده است. بنابراین میزان و مقیاسی که قرآن حیات بشر را به آن میسنجد حکومت هوی یا حکومت خداست و در هر زمان و هرمکان که هوی به جای خدا حکومت کند آن زمان، زمان جاهلیت، وآن مکان مکان جاهلیت است، خواه در سرزمین عربستان قبل از اسلام باشد و خواه در سایر اقطار زمین و در قرن بیستم.
بنابراین جاهلیت یکنوع حالت و کیفیت روحی و فکری است که از پذیرفتن هدایت الهی امتناع و تحاشی دارد و یک قسم برنامه و نظامیکه حکومت دین وآیات خدا را نمیپذیرد و آنگاه تبعات و آثار سوء این این انحراف دامنگیر آن میشود و از آن جملهاین آثار سوء پریشانی و نگرانی ضمیر و زندگانی بشر و بی سامانی و ویرانی جهانست.
با توجه بهاین حقیقت معلوم میشود که جاهلیت منحصر و محدود به عصر و زمان معینی نیست بلکه خود حالت و کیفیتی است که میتواند در هر وقت و در هرجا بوجود بیاید.
جاهلیت عرب یکنوع جاهلیت ساده و کم عمق بوده است، زیرا در این جاهلیت بتهای محسوس و ساده خاصی را میپرستیدند و اگرچه در ظرز تفکر و سلوک خود منصرف بوده ولی انحرافش توأم با سادگی بوده و عمق چندانی نداشته است. در آن جاهلیت عامل فساد به آن اندازه که در سطح و ظاهر زندگی گسترش داشت در عمق فطرت نفوذ نکرده بود و به همین جهت کافی بود که نیروی حق، سطح ظاهری و قشر خارجی فاسد را درهم بساید تا فطرت انسانی در مقابل قدرت ازلی تسلیم شود و ظلمات تیره باطل از آفاق فطرت پراکنده گردد.